اصطلاح " مشکوک شدن، شک کردن " در زبان انگلیسی
Smell a rat
ظنین شدن، بدگمان شدن، مشکوک شدن، شک کردن * بو بردن، شست (کسی) خبردار شدن
مثال :
If I don’t send a picture, he will smell a rat.
اگر من یک عکس نفرستم، او مشکوک خواهد شد
If only I’d used my head, I’d have smelt a rat straight away and never accepted the proposition.
اگر (فقط) کله م را به کار انداخته بودم، فوراً بو می بردم و هرگز این پیشنهاد را قبول نمی کردم
منبع : مرجع زبان ایرانیان (irlanguage.com) فن پیج
اصطلاح " مشکوک شدن، شک کردن " در زبان انگلیسی
-
- مدیر سایت
- پست: 1289
- تاریخ عضویت: جمعه 28 تیر 1387, 12:00 am
- محل اقامت: يك جاي همين دور و ور
- تماس:
اصطلاح " مشکوک شدن، شک کردن " در زبان انگلیسی
تنها فرق بين موفقيت و شکست، نوع نگاه است