اصطلاحات زبان انگلیسی – بخش اول (آب، آتش، باد و خاک) | Idioms – Part 1

قسمت آموزش زبان انگلیسی با مطالب مفید و جالب
ارسال پست
mbs
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 1289
تاریخ عضویت: جمعه 28 تیر 1387, 12:00 am
محل اقامت: يك جاي همين دور و ور
تماس:

اصطلاحات زبان انگلیسی – بخش اول (آب، آتش، باد و خاک) | Idioms – Part 1

پست توسط mbs »

تصویر


1- خودم را به آب و آتش زدم تا این کار را انجام بدم.
I went through fire and water to do it.

2- او و مادر زنش آبشون تو یک جوی نمیرود.
He does not hit it off with his mother-in-law.

3- آدم آب زیرکاهی است.
He is as slippery as an ell.

4- هیچ وقت آب خوش از گلوم پایین نرفت.
I never had a carefree moment.

5- دهانم را آب انداخت.
It made my mouth water.

6- هر ماه یه آب باریکه ای دارم.
I get a slender steady income every month.

7- آب رفته به جوی باز نمی گرده.
It’s no use crying over spilt milk.

8- آب از آب تکان نخورد.
Everything remained calm and quit.

9- آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.
In for a penny, in for a pound.

10- شوهر خوبی از آب در آمد.
He made a good husband.

11- من این شهر را فوت آبم.
I know this city backwards.

12- داری آب در هاون می کوبی.
You are carrying water in a sieve.

13- دختر آتش پاره ای است.
She is a ball of fire.

14- اموالش را به آتش کشید / ثروتش را بر باد داد.
He squandered his wealth.

15- تو آتیش حسادت داره می سوزه.
Jealousy is eating him up.

16- اون آتشی مزاج است.
He is hot tempered.

17- چرا آتیش بیار معرکه میشی؟
Why do you drive a wedge between us?

18- سعی نکن به این آتش دامن بزنی.
Don’t try to add fuel to the fire.

19- از خشم آتش گرفت.
He flew off the handle.

20- باد آورده را باد می برد.
Easy come, easy go.

21- خیلی مغرور است، باید بادش را خواباند.
He is too arrogant. He need to be taken down a peg or two.

22- خاک بر سرت.
Shame on you.

23- با یک مشت حریف رو به خاک انداخت.
He floored the opponent with a punch.

24- حالا چه خاکی بر سرم کنم؟
What on earth should I do now?

منبع : irlanguage.com
تنها فرق بين موفقيت و شکست، نوع نگاه است

ارسال پست

بازگشت به “زبان انگلیسی ”