اصطلاحات در مورد خرید کردن در زبان انگلیسی – بخش اول کلیات | Shopping - Part 1

قسمت آموزش زبان انگلیسی با مطالب مفید و جالب
ارسال پست
mbs
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 1289
تاریخ عضویت: جمعه 28 تیر 1387, 12:00 am
محل اقامت: يك جاي همين دور و ور
تماس:

اصطلاحات در مورد خرید کردن در زبان انگلیسی – بخش اول کلیات | Shopping - Part 1

پست توسط mbs »

تصویر

1- آن مغازه تمام اجناسش را با تخفیف می فروشد.
That shop is selling everything off at a discount.

2- بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید.
Let’s go shopping together in the afternoon.

3- نظرت در مورد خرید آن لوستر چیه؟
How about buying that chandelier?

4- خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم.
It’s very nice, but we cannot afford it.

5- کت مورد نظرم رو تو ویترین اون مغازه دیدم.
I saw the jacket I wanted in the window of that shop.

6- این مغازه کی باز می شود؟ حدود 9 باز می شود.
What time does this shop open? It opens at 9.

7- پوشاک مردانه در کدام طبقه است؟
Which floor is man’s wear on?

8- می تونم کمکتون کنم؟ متشکرم، فقط دارم نگاه می کنم.
Can I help you? It’s all right, thank you. I am just browsing/ looking.

9- دنبال چرخ دستی می گردم.
I’m looking for a shopping trolley.

10- می شه بگید صندوق کجاست؟
Could you tell me where the cashier is?

11- جلوی صندوق یک صف طولانی است.
There is a long line at the checkout.

12- نفر بعدی لطفا.
Who is next please?

13- من مشتری دائمی اینجا هستم.
I’m a regular customer here.

14- لطفا این رسید را پیش خودتان نگه داریم چون بدون آن اجناس تعویض نمی شود.
Please keep this receipt because goods cannot be exchanged without it.

15- تمامی اجناس ما ضمانت دارند.
Our goods are all under guarantee.

16- امروز مغازه ها زود می بندند.
Today is an early closing day.

17- ویترین مغازه خالی بود.
The shop window was bare.

18- مغازشون خوب در میاره.
Their shop is a nice earner.

19- برای رعایت سلامتی، لطفا رد این فروشگاه از کشیدن سیکار خودداری فرمایید.
In the interest of health, please do not smoke in this shop.

20- به علت فوت پدر، این مغازه تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
Due to father’s death, this shop is closer until further notice.

21- خوب، من چقدر باید بدم؟
Well, how much should I pay?

22- سایر اصطلاحات:
برچسب قیمت: price tag
پس دادن: return
عوض کردن: exchange
امتحان کردن: try on
پرداختن: pay for
تخفیف: discount
قیمت حراجی: sale price

منبع : irlanguage.com
تنها فرق بين موفقيت و شکست، نوع نگاه است

ارسال پست

بازگشت به “زبان انگلیسی ”