جملات رایج زبان انگلیسی در بیماری ها، ناراحتی و درد | Aches, pains, illnesses
-
- مدیر سایت
- پست: 1292
- تاریخ عضویت: جمعه 28 تیر 1387, 12:00 am
- محل اقامت: يك جاي همين دور و ور
- تماس:
جملات رایج زبان انگلیسی در بیماری ها، ناراحتی و درد | Aches, pains, illnesses
جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد انواع بیماری ها، ناراحتی ها و درد های جسمی
کلیات: Generalities
1- حالت چطور است؟
How do you feel?/ How are you feeling?
2- حالم خوب است./ حالم بد نیست.
I feel/ am feeling all right.
3- امروز حالم چندان خوب نیست.
I don’t feel very well today.
4- الان/ امروز حالت هیچ بهتر شده است؟
Do you feel any better now/today?
5- راستش نه. حسابی مریضم.
Not really. I’m pretty sick.
6- حالت خوبست؟/خوبی؟
Are you all right/ok?
7- (کمرت) امروز چطور است؟
How’s your (back) today?
8- هنوز هم درد می کند.
It still hurts.
9- خیلی درد می کند.
It’s very painful.
10- چه ناراحتی داری؟
What’s the matter(with you)?/ what’s wrong (with you)?
11- حالم خیلی بد است.
I feel awful. / I feel like hell.
12- چندان خوب به نظر نمی رسی. چه شده؟
You don’y look very well. What’s the matter?
13- رنگت پریده. چه شده ؟
You look pale. What’s the matter?
14- حالم بهم می خورد./حالت تهوع دارم.
I feel sick.
15- حالت تهوع دارم.
I feel queasy.
16- دارم بالا میارم.
I feel like throwing up.
انواع دردها و نارحتی ها
1- سر درد دارم./ سرم درد می کند.
I have a headache.
2- سر درد بسیار بدی دارم.
I have a terrible headache.
3- این سر درد دارد مرا می کشد.
This headache is killing me.
4- یک آسپرین بخور و نیم ساعت دراز بکش.
Take an aspirin and lie down for half an hour.
5- دندان درد دارم.
I have (a) toothache.
6- کمر درد دارم. نمی توانم خم شوم.
I have (a) backache. I can’t bend over.
7- دل درد دارم.
I have(a) stomachache.
8- سرما خورده ام.
I have a cold.
9- گلو درد دارم.
I have a sore throat.
10- تب دارم.
I have a fever/temperature.
11- تب خفیفی دارم/کمی تب دارم.
I have a slight fever/temperature.
12- عطسه می کنم.
I am sneezing.
13- سرفه می کنم.
I am coughing.
14- آبریزش بینی دارم.
I have a runny nose.
15- ضعف دارم. بدنم سست است.
I feel sluggish.
16- سرگیجه دارم./ سرم گیج میرود.
I am/ feel dizzy.
17- اخیراً مدتی است که سرگیجه دارم.
I’ve been having a dizzy spell lately.
18- سرگیجه دارم ./ سرم گیج میرود.
I am a dizzy feeling.
19- سرگیجه دارم./ سرم گیج میرود.
I’m having dizzy turns.
20- چشم هایم سیاهی رفت.
I blacked out for a moment.
21- آنفلونزا دارم.
I have the flu(=influenza).
22- بینی ام گرفته ایت.
My nose is stuffed-up/congested.
23- صدایم در نمی آید./ صدایم گرفته است.
I’ve lost my voice./my voice is cracking/ is hoarse/ is husky./I’m hoarse.
24- شب ها خر و پف می کنم.
I snore at night.
25- پایم/ بازویم/ شانه ام/زانویم/ مچم/ قوزک پایم/ گردنم/ ... درد می کند.
My leg/arm/shoulder/knee/wrist/ ankle/neck… hurts.
26- تمام تنم درد می کند.
My whole body hurts.
27- پشتم/ پایم/ بازویم/ سینه ام... درد می کند.
I have a pain in my back/leg/ arm/chest….
28- درد خفیفی در سینه ام دارم.
I have a dull ache in my chest.
29- درد شدیدی در سینه ام دارم.
I have a sharp pain in my chest.
30- قلبم تند میزند./طپش قلب دارم.
My heart is throbbing/fluttering.
31-فشار خونم بالا/ پایین است.
My blood pressure is high/low.
32- وقتی از پله ها بالا می روم به نفس نفس می افتم.
I run out of breath when I climb stairs.
33- به سختی نفس می کشم.
I have trouble breathing.
34- خیلی عرق می کنم.
I sweat/am sweating a lot.
35- تمام تنم عرق کرده است.
I ‘m sweating all over.
36- او سکته(قلبی) کرد./انفارکتوس کرد.
He had a heart attack/ an infraction.
37- به حالت کُما فرو رفت./ دچار کُما شد.
He went into a coma.
38- غش کرد./ بیهوش شد.
He fainted/ passed out.
39- ساعت 8 بهوش آمد.
He came to/ round at 8.
40- ماه آینده عمل (جراحی) خواهد شد.
He will have an operation next month.
41- او را فردا عمل می کنند.
He will have an operation next month.
42- دکتر چند تا آزمایش نوشت.
The doctor ordered some tests.
43- از ریه هایم/سینه ام عکس گرفتند.
They took an X-ray of my lungs./ they took a chest X-ray.
منبع : irlanguage.com
تنها فرق بين موفقيت و شکست، نوع نگاه است